



اطلاعیه شماره 3 شورای اسلامی روستای فسخود
باطلاع میرساند که با همکاری صمیمانه ی جناب حاج حسن اقا مرادی بحث اسکان پیمانکار گاز مرتفع گردید و اکیب گاز کشی از ابتدای هفته در محل حاضر میشوند.
عزیزانی که قصد دارند در چارچوب توافق و قرارداد شورای اسلامی باپیمانکار مورد نظر شورا منازل مسکونی شان را لوله کشی کنند به روستا مراجعت نموده و با هماهنگی با یکی از اعضای شورای اسلامی جهت رفع موانع و دریافت تائیدیه نظام مهندسی اقدام نمایند.
**********************************************
دومین جلسه هماهنگی شورا و اهالی
دومین جلسه ی شورای اسلامی و اهالی محترم روستای فسخود پنجشنبه شب مورخ 18/2/1393 درمحل مسجد جامع روستای فسخود جهت تبادل نظر درخصوص ابگاهها و دیگر مسائل روستا از قبیل آسفالت کوچه ها، جدول کشی داخل روستا، سیمانی کردن جویها و....... برگزار میگردد.
لذا بدلیل اهمیت موضوع و باتوجه به اینکه اکثریت اهالی محترم روستای فسخود در ابگاه ها شریک و صاحب نظرمیباشند خواهشمندیم درصورت امکان عزیزان همولایتی درجلسه ئ مذکور شرکت نموده و شورا را در امر خدمت رسانی یاری فرمائید...
قبلا از همکاری همه سروران گرامی تقدیر و تشکر مینمائیم
شورای اسلامی روستای فسخود

ديدگاهها
تو خود اویی بخود آی
نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمانم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته ام و برده دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستاده پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...
گر به این نقطه رسیدی
به تو سربسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهربار جهان را
آنچه گفتند و سرودند ... تو آنی !
خود تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطه عشقی
تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
تو به خود آمده از فلسفه چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جزنی
نه که چون آب در اندام سبونی
"تو خود اویی به خود آی"
تا در خانه متروکه هر کس ننشینی
و به جز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی
و گل وصل بچینی ...
"؟؟؟"
فریدون حلمی
مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!
فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن!
.................
اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی!
اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم!
خدایا :
مرا از این واژه ی پلید مصلحت پرستی
که چون همه کس گیر شده است وقاحتش از یاد رفته
و بیماری ای شده که از فرط عمومیتش
,
(هر که از آن سالم مانده باشد (بیمار می نماید) مصون بدار
تا به رعایت مصلحت ,حقیقت را ذبح شرعی نکنم .شریعتی
...................
خدایا به آبادی خواهان
قدرت پرداخت هزینه
به همه منطق
به شورای پر تلاش اطلاع رسانی بیشتر
ودریافت ورودیه پنجاه هزارتومانی
برای ورود هر تانکر
عطا بفرما
.........................
مقاومت با حرفهای بزرگ شروع نمیشود
بلکه با کارهای کوچک
مانند خشخش آرام طوفان در باغچه
یا گربهای که تلوتلو میخورد
مانند رودخانههای بزرگ
با سرچشمهی کوچک
در دل جنگلی
مانند حریقی بزرگ
با همان کبریتی که
سیگاری را هم روشن میکند
مانند عشق در یک نگاه
و به دل نشستن صدایی که تو را جذب میکند
مقاومت با پرسشی از خود
آغاز میشود
و سپس همان سوال را از دیگری پرسیدن
......... رمکو کامپرت........
وهست اما متاسفانه هربار توسط افرادی وتو گشته.لیکن شورا از حصول نتیجه ناامید نیست ودرحال رایزنی با افراد تاثیر گذار در اینحوزه میباشد
وضمنا از هرگونه پیشنهاد سازنده استقبال وهمه ی دوستان عزیز را به همکاری وهمفکری در این زمینه دعوت میکنیم
تا دشمنانِ "حقیقت"، حقیقت را رو به قبله ذبح کنند
که مصلحت، همیشه مونتاژ دین و دنیا بوده است...
"تشیع مصلحت"، نابودکننده ی "تشیع حقیقت" است،
همچنان که در تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"،
قربانی"اسلام مصلحت"، که آغاز نبرد
میان مصلحت و حقیقت در "سقیفه" بود
و مصلحت پیروز شد . و از همانجا ادامه دارد
و همچون خطی که از یک نقطه آغاز میشوند
و با زاویه ی یک درجهای از هم دور میشوند
و هرچه میگذرد فاصله بیشتر میشود
و بیشتر، تا فاصلهی حقیقت و مصلحت می شود
فاصلهی "ظلم و عدل"، "امامت و استبداد"،
"جمود و اجتهاد"، "ذلت و عزت"...
یعنی "گذشته و حال". من که تمام عمر،
شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقتها
بوسیلهی انسانهای مصلحتپرست بودهام،
در مورد مصلحت عقده پیدا کردهام
و اعتقاد یافتهام که :
"هیچ چیز غیر از خود حقیقت، مصلحت نیست"..."
دکتر علی شریعتی
چادر نيلوفري رنگ غروب
تكدرختي خشك در پهناي دشت
تشنه ميماند در اين تنگ غروب
از كبود آسمانها روشني
ميگريزد جانب آفاق دور
در افق، بر لالة سرخ شفق
ميچكد از ابرها باران نور
ميگشايد دود شب آغوش خويش
زندگي را تنگ ميگيرد به بر
باد وحشي ميدود در كوچهها
تيرگي سر ميكشد از بام و در
شهر ميخوابد به لالاي سكوت
اختران نجواكنان بر بام شب
نرمنرمك بادة مهتاب را،
ماه ميريزد دورن جام شب.
نيمه شب ابري به پنهاي سپهر،
ميرسد از راه و ميتازد به ماه
جغد ميخندد به روي كاج پير
شاعري ميماند و شامي سياه
در دل تاريك اين شبهاي سرد؛
اي اميد نااميديهاي من،
برق چشمان تو همچون آفتاب،
ميدرخشد بر رخ فرداي من.
زنده یاد فریدون مشیری
نو بر همه هم آبادیها و هم زبانان محترم سخودی وکمشه ای تبریک عرض نموده
سالی خوش و پر برکت برای همه دوستان آرزو مندم
از زبان یکی از مسئولین مملکتی شنیدم که اگر اهالی روستایی چه ساکن شهر یا
آبادی در روستای خودشان سرمایه گذاری کنندچهار برابر سرمایه مصرف شده وام
باسود نازل دریافت میکنند و تقسیط وام هنگام بهربرداری از پروژه میباشد.
سخود دارای سه چشمه میباشد که برای پرورش ماهی مناسب اند. برای کسانی که
توان سرمایه گذاری دارند فرصتی مناسب است.
از شورای محترم روستا تقاضا داریم در صورت امکان پیگیر این بخشنامه
باشند.موفق باشید